دل بی عشق
مثل مسجدی است
بی نماز جماعت!
+ زودتر بیا لطفا
+ #تو در نماز جماعت مرو که می‌ترسم/ کُشی امام و بپاشی صف نماز از هم
+ معشوقه ی ما یکسره مشغول نماز است/ عشق است خدایی که خدا داشته باشد
+ حَى عَلى ... گرفتن دست فتادگان/ تنها سؤال روز قیامت نماز نیست!
+ در مسجد عشق رفته بودم به نماز/ گفتند اذان بگو... من از آن گفتم!
تو
اسم خودت را
پایین من بنویس
مگر نه اینکه
شعر تو بوده ام؟
+
دلم سادگی می خواهد
تو فریبم می دهی؟!
+
احساس می کنم برای رسیدن به تو
نباید کاری کنم
و الا همه چیز خراب می شود
فقط باید دست روی دست بگذارم
و منتظر بنشینم!
عشق اگر عشق باشد
همه چیز را خودش
درست می کند!
تو اگر تو باشی...
منتظرم ;-)
دلم بیهوده می گردد..
خدایا لطفا یه کار نیمه وقت برای بعدازظهر برام جور کن. مهندس میگه صندوق و پذیرش بیمارستان، بعضی وقت ها نیرو میخوان. کلینیک بیمارستان هم راه بیفته شاید بشه کار کرد. دو تا دکتر داخلی هم معرفی کرد که باهاشون صحبت کنم که برم پیششون کار کنم. رب إنی لما أنزلت إلی من خیر فقیر...
خواب پدر
دیروز و دیشب رو خیلی بد گذروندم. شب که خوابیدم عین.صاد اومدم خوابم؛
داشت سوار پیکان می شد.می خواست بره سفر. احتمالا مشهد! چون هر ماه می رفت. گفتم حالا که دارین میرین، یه نصیحتی می کنید به من؟!
فقط جمله اول رو یادمه که گفت: شجاع باش! وقتی اینو گفت من زدم زیر گریه :"( شاید هم بعدش گفت به حقارت ها تن نده و خر نباش! دلسوزی و صلابت خوابیده توی لحنش رو خوب یادمه و بغض و گریه ای که بهم دست داد. حرف هایی بود مثل این حرف ها؛
فراق
دانی که
چه ها
چه ها
چه ها
می خواهم؟
وصل تو من بی سر و پا می‌خواهم
فریاد و فغان و ناله‌ام دانی چیست؟
یعنی که
تو را
تو را
تو را
می‌خواهم
#ابوسعید_ابوالخیر
پ.ن: خدایا :'( من بی سر و پا :'(
به وسیله ها، رخ بنما
سلام شیرین
عملیات کاوش تو جدی تر داره پیگیری میشه
مادر و خواهر و خواهرزاده ام که کاری به این کارها ندارند و میگن چون وضع اقتصادیم مناسب نیست، هنوز زوده، ولی من میدونم که پول برای تو و خانواده ات اولویت اول نیست و بهم فرصت میدین که کم کم رشد کنم در کنار تو.
به خانم x که قبلا سپرده بودم اگر موردی بود معرفی کنه...
چند روز پیش با مجید، دوست طلبه ام صحبت کردم و ویژگی های تو رو بهش گفتم. قرار شد به مادر و خواهر و شاید همسرش و همچنین حاج آقا سلامی بسپاره که شیرین خانم من رو پیدا کنند.
گفت عکس بده. عجله کرد نگذاشت یه عکس خوب پیدا کنم. حالا باز یه عکس بهتر میدم.
هیچی دیگه! فقط خواستم بگم ملت رو الاف خودت نکن، خدا رو خوش نمیاد! زودتر رخ بنما
+ رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قدر برافراز که از سرو کنی آزادم
شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
پ.ن: مادرجان گفته توی بیمارستان نهاوند تو رو پیدا کنم. ولی فکر نکنم تو توی بیمارستان باشی، چون من متولد 72 هستم. اختلاف سنی مون نمی خوره که توی بیمارستان باشی. اصلا شاید یکی از همکارها تو رو پیدا کرد. ببینیم کی رو خدا وسیله می کنه :)
هدف ما
رسول الله: کیف وجدت اهلک؟
امیرالمؤمنین: نعم العون علی طاعة اللّه
فاطمه را چگونه یافتی؟
بهترین کمک جهت طاعت الهی
من کمک تو
تو کمک من
برای عبودیت
این هدف وصل ماست
که همین پست ها را هم رنگ خدایی می بخشد
بگذار بقیه هر چه می خواهند خیال باطل کنند
+ با آسمان مفاخره کردیم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم...
روزت مبارک پدرم :)
تو بهترین پدر دنیایی
باشد که کمی بیشتر حرف گوش کن شود این فرزندت!
حرمت عشق
از عاشق تو شدن می ترسم
خدا معشوقه را می گیرد
می دانی که خدایم چقدر خودخواه است!
فقط می توانم بگویم: دوستت دارم
من بچه حزب اللهی ام باشد ولی خب
عاشق شدن طبق کدام آیه حرام است ؟
#حسین_صیامی
جناب شاعر، طبق این آیه:
و همچنین این آیه:
مٰا جَعَلَ اَللّٰهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ (4 الاحزاب)
یک قلب فقط در درون سینه ام گذاشته
و فقط جایگاه خودش است
خلاصه که:
درون خلوت ما غیر در نمی گنجد
عنوان وبلاگ: حاشیه؛ حرف های کمی خصوصی
تا چند سال دیگر؟
- (من به شوخی برای شروع بحث) مامان 100 هزار تومن حقوق سربازی فروردین هم ریختند حساب...بریم خواستگاری؟ :)
+ .......
- خب چقدر پول داشته باشم میاین بریم خواستگاری؟
+ 60-70 میلیون لازمه...20 کرایه خونه، 10 سرویس طلا، 10 عروسی، بقیه اش هم جهیزیه.
پ.ن1: و لا تقل لهما اف...
پ.ن2: بیچاره شیرینم...پیر میشه طفلک تا موقعی که این پول جور بشه :(
پ.ن3: خدا نیامرزه اونی که این رسم جهیزیه با پسر رو توی شهر ما باب کرد. به نظرم بهتره با طرفین باشه. البته حالا از کجا معلوم شیرینم ملایری باشه؟ شاید خدا دلش واسه کوه صفه اصفهان سوخت که اینقدر نافرمه! و فرهاد(من) رو برای انجام این رسالت راهی اونجا کرد، دیگه جهیزیه هم با شیرین میشه :)
پ.ن4: حرف ناگفته زیاد است ولی محرم نیست :(
در وصف چادرت
حواست باشد ای بانو که عشقت چادرت باشد
برایش نقشه ها دارند و جنگ نرم یعنی این...!
چنان شبیه خدایی تو با همین چادر
که شرط حج تمام است یک طواف نساء
دلبرى هایت دلم را برد تا دلبر شوى
چادرت باعث شده امروز زیباتر شوى
باغت آباد است حق داری که چادر سر کنی
سیب صورت،چشم خرما،گونه حلوا،لب انار
تو آدم نیستی این را خدا در گوش من گفته
ببین بیرون زده از زیر چادر بال پروازت...!
رضا خان هم اگر می دید با چادر چه زیبایی
جهان پر می شد از قانون چادر های اجباری
ای نسیم صبحگاهی،حد خود را حفظ کن
چادر بانوی من دارد به دستت می خورد
چادر سیاه روی سرت مثل این که...آه
مهتاب می شوی وسط یک شب سیاه
بیا آن روسری قرمز گلدار را سر کن
بترکد چشم بد خواهان، عزیزم می شوی محشر
تو را با چادر مشکی و سنگین دوستت دارم
بگو مثل بسیجی ها عروسم می شوی خواهر؟
از تو به همین چادر تو قانعم اما . . .
کی می رسد این متن سیاهت به حواشی؟!
پ.ن: دیشب! شب آرزوها!
مکن منعِ منِ بى دل ز بسیار آمدن سویت
که گر صدبار دارم آرزو ، یک بار مى آیم :)
شیرین برای شیرین
تلخ برای تلخ
الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات
و الطیبات للطیبین و الطیبون للطیبات...
﴿۲۶﴾النور
برای به تو رسیدن، باید شیرین شوم.
