من و شیرین

داستان رشد ما

شیرین- 40

چقدر جالب شد

شیرین- 40 :)

یعنی یک چله نشستم و از تو نوشتم تا اینکه پدیدار شدی

و حالا باید خواند:

با من صنما دل یک دله کن

گرسر ننهم آن‌گه گله کن

مجنون شده‌ام از بهر خدا

زان زلف خوشت یک سلسله کن

سی پاره به کف در چله شدی

سی پاره منم ترک چله کن

ای مطرب دل زان نغمه خوش

این مغز مرا پرمشغله کن


پ.ن:

تاریخ عقد: ۹۶/۵/۷ 

۵ نظر
فاطمه ...
۱۲ آذر ۱۸:۱۸
سلام
اینجا چه خبرهای خوبی بوده
خیلی تبریکات
ان شاالله عاقبت بخیر بشید در کنار هم

پاسخ :

سلام
بله :) البته زیاد خبرا رو ننوشتم

متشکرم
چشم به راهم ...
۰۳ آبان ۰۵:۵۴
الحمدالله.............
با سلامتی
ان شاالله خوش بخت بشین
فاطمہ.ح جیمی ***
۲۳ مهر ۱۴:۱۰
سلام
چقدر خوشحال شدم که خبر ازدواج تون الآن متوجه شدم
الهی خوشبخت بشید،کلی دعا میکردم که به اون دختری که مورد علاقه تونه برسید،کنکور که شد از وبلاگ و بیان خداحافظی کردم تا بعد کنکور که خیلی دنبال آدرس وبلاگتون گشتم که ببینم آخرش چی میشه اون روزهای شما
الآن به طور اتفاقی پیدا کردم و کلی ذوق زده از این اتفاق قشنگ
بی نهایت شکرخدا
یآعلی

پاسخ :

سلام
ممنون :)
عین کاف
۱۵ شهریور ۰۱:۳۲
از اینجا به بعد دیگه ، ما کم تر سر میزینم 

روایت داریم:
هوای دونفره رو نباید خراب کرد

پاسخ :

نه :) 
اینجا بیشتر سعی میکنیم چیزهای عمومی و درس‌های زندگی رو بنویسیم
بهارنارنج :)
۱۴ شهریور ۱۲:۳۲
سلام:)
ان شاالله شما وشیرین بانو درکنارهم یک زندگی عاشقانه و سرشار از ارامش داشته باشید,ودرکنارهمدیگه و به کمک هم رشد کنید:)

پاسخ :

سلام
ممنون 
ان‌شاءالله این دعا در حق همه جوونا مستجاب بشه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
در حضور مبارکت ای عشق
کفرگویی چقدر شیرین است !
"وحده لا اله الا...." تو...
تو دقیقا خود خداوندی !
پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان