من و شیرین

داستان رشد ما

شیرین-4

اعتراف کن!


- دایی جان؟

- بله عزیزم!

- چرا ما دخترها نمی تونیم بریم خواستگاری؟ 

- خب متاسفانه توی جامعه سنتی ما اینجوری جا افتاده که پسر باید خواستگاری کنه! 

- یعنی مشکلی نداره دختر بره خواستگاری؟

- نه! چه اشکالی! مگه دختر آدم نیست! به خودی خود اشکال نداره. از لحاظ دینی هم اشکال نداره. البته نه اینکه هیچ فرقی هم نباشه بین خواستگاری دختر و پسر.

- یعنی یه دختر به تو علاقه داشته باشه و راضی باشه باهات ازدواج کنه، اگه این خواسته اش رو مطرح کنه، چه برخوردی می کنی؟

- آزادانه برخورد می کنم؛ بدون هیچ پیش داوری و قضاوت و تعصب. 

- یعنی نمیگی چه دختر پررویی؟

- نه! میگم چه دختر باشهامتی. و اگه ببینم جدی میگه قبول می کنم و پیگیری می کنم. شاید کائنات منتظر همین اعتراف اون دختر بودن ;)

- وااات؟!!!

- کائنات دیگه! تازه یاد گرفتم. آدم باید حرفی رو تو دلش نگذاره بمونه، کائنات همیشه آغوششون بازه ;)

- بعععله...


پ.ن: امشب! شب خواستگاری خواهرزاده :)

پ.ن 2: شیرین! زودتر اعتراف کن، کائنات رو علاف خودت نکن :/ اگه دیر بجنبی خواهرزراه زودتر از دایی ازدواج می کنه!

۴ نظر
زهـــــرا (:
۱۴ فروردين ۱۰:۲۱
تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد... (;

پاسخ :

;-)

انگشت به لب مانده ام از قاعده ی" عشق " 
ما " یار " ندیده تب معشوق کشیدیم !
Samira ..
۱۳ فروردين ۱۵:۲۴
ان شاالله عروسی دایی خواهرزاده باهم:دی
اون وی کامنت گذاشتم اومدن؟

پاسخ :

ممنون
نه!
زهـــــرا (:
۱۳ فروردين ۰۰:۵۹
إن شاءالله هم شیرین خانم جان زودتر اعتراف کنن و هم چنین خواهرزاده ی عزیز خوشبخت بشن 

پاسخ :

الهی آمین
خواستگاره زیباروی نبود، پسندیده نشد...
شیرین باید قدر منو بدونه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
در حضور مبارکت ای عشق
کفرگویی چقدر شیرین است !
"وحده لا اله الا...." تو...
تو دقیقا خود خداوندی !
پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان